preloader

هوش مصنوعی و بحران جهانی برق

آینده انرژی در دستان هوش مصنوعی؟

انقلاب هوش مصنوعی در حال تغییر جهان ماست، اما با هزینه‌ای پنهان: مصرف برق نجومی. در حالی که مدل‌های زبانی بزرگ (LLMs) و ابزارهای تولید تصویر، قدرتمندتر می‌شوند، گرسنگی سیری‌ناپذیر آن‌ها برای انرژی، شبکه‌های برق جهانی را که از قبل تحت فشار هستند، به مرز فروپاشی نزدیک می‌کند. این یک گزارش تعاملی درباره تلاقی هوش مصنوعی، بحران انرژی و ضرورت فوری حرکت به سمت منابع تجدیدپذیر است.

۱. مشکل: گرسنگی سیری‌ناپذیر هوش مصنوعی

آموزش و اجرای مدل‌های هوش مصنوعی پیشرفته، نیازمند قدرت محاسباتی عظیمی است که مستقیماً به مصرف برق تبدیل می‌شود. این مصرف فقط مربوط به زمان «آموزش» مدل (که به تنهایی می‌تواند معادل مصرف برق ده‌ها خانوار در یک سال باشد) نیست، بلکه بخش بزرگتر آن مربوط به زمان «استنتاج» (Inference) است؛ یعنی هر بار که شما یک سوال از ChatGPT می‌پرسید یا یک تصویر با Midjourney می‌سازید، هزاران پردازنده گرافیکی (GPU) در دیتاسنترها فعال می‌شوند.

شرکت‌هایی مانند گوگل، مایکروسافت و آمازون در حال ساخت دیتاسنترهای عظیمی هستند که هر کدام به اندازه‌ی یک شهر کوچک برق مصرف می‌کنند. آژانس بین‌المللی انرژی (IEA) هشدار داده است که تقاضای برق از سوی دیتاسنترها، هوش مصنوعی و ارزهای دیجیتال می‌تواند تا سال ۲۰۲۶ دو برابر شود و به ۱۰۰۰ تراوات ساعت برسد؛ این مقدار بیش از کل مصرف برق کشوری مانند آلمان است. این تقاضای جدید و ناگهانی، شبکه‌های برقی را که برای چنین جهشی آماده نبودند، غافلگیر کرده است.

نمودار ۱: پیش‌بینی مصرف جهانی برق توسط دیتاسنترهای هوش مصنوعی (TWh)

۲. بحران جهانی: این مشکل فقط برای ایران نیست

این تصور که کمبود برق و خاموشی‌ها یک مسئله منطقه‌ای یا مختص به کشورهای در حال توسعه است، دیگر اعتبار ندارد. این یک بحران جهانی است. در ایالات متحده، ایالت‌هایی مانند تگزاس و کالیفرنیا که قطب‌های فناوری هستند، به طور مکرر با هشدارهای کمبود برق مواجه می‌شوند، زیرا شبکه‌های آن‌ها توان پاسخگویی همزمان به موج گرما (و استفاده از کولرها) و تقاضای دیتاسنترها را ندارند.

در اروپا، آلمان به دلیل کنار گذاشتن انرژی هسته‌ای و اتکای همزمان به گاز روسیه (که با جنگ اوکراین مختل شد)، با بحران هزینه‌ی انرژی مواجه است. ژاپن، به عنوان کشوری وابسته به واردات انرژی، به طور دائم در حالت صرفه‌جویی ملی قرار دارد. این بحران نشان می‌دهد که زیرساخت‌های انرژی جهانی شکننده هستند و هوش مصنوعی در حال تبدیل شدن به باری است که می‌تواند این سیستم را به نقطه شکست برساند.

تیتر اخبار جهانی

...

نمودار ۲: پیش‌بینی کمبود ظرفیت برق در مناطق کلیدی تا 2028 (GW)

۳. گذار ناگزیر: اختیار یا اجبار؟

ما در یک دوراهی تاریخی قرار داریم. این یک مفهوم کلیدی است که باید درک شود: گذار به انرژی‌های پاک دیگر یک انتخاب ایده‌آل‌گرایانه برای دوستداران محیط زیست نیست؛ این یک ضرورت اقتصادی و امنیتی است. ما می‌توانیم به صورت فعال، هوشمندانه و با برنامه‌ریزی به سمت منابع انرژی پاک حرکت کنیم، زیرساخت‌ها را توسعه دهیم و این گذار را مدیریت کنیم. این «مسیر اختیار» است.

اما اگر انفعال بورزیم و به امید تداوم وضع موجود باقی بمانیم، بحران ما را مجبور به تغییر خواهد کرد. این «مسیر اجبار» است؛ مسیری که در آن خاموشی‌های گسترده، جیره‌بندی برق، توقف صنایع، و افزایش سرسام‌آور هزینه‌ها، ما را به زانو در می‌آورد و مجبور به پذیرش راه‌حل‌هایی می‌کند که دیگر ارزان یا بهینه نخواهند بود. سوال این نیست که آیا به سمت انرژی‌های تجدیدپذیر خواهیم رفت یا نه؛ سوال این است که آیا این گذار را با مدیریت خودمان انجام خواهیم داد یا اجازه می‌دهیم بحران آن را به ما تحمیل کند.

مسیر اجبار: هزینه انفعال

  • خاموشی‌های برنامه‌ریزی شده و مکرر
  • آسیب به صنایع و توقف تولید
  • افزایش شدید هزینه‌های انرژی
  • وابستگی به سوخت‌های فسیلی آلاینده
  • از دست دادن رقابت‌پذیری در اقتصاد جهانی

مسیر اختیار: مزایای اقدام هوشمندانه

  • امنیت و پایداری شبکه برق
  • ایجاد شغل در صنعت انرژی‌های نو
  • کاهش آلودگی هوا و اثرات زیست‌محیطی
  • جذب سرمایه‌گذاری برای نوآوری (مانند AI)
  • استقلال انرژی و کاهش هزینه‌های بلندمدت

۴. راه‌حل: آغوش باز به سوی تجدیدپذیرها

پاسخ به این بحران دوگانه (تقاضای فزاینده AI و شکنندگی شبکه فعلی) در تنوع‌بخشی به سبد انرژی و سرمایه‌گذاری گسترده در منابع تجدیدپذیر نهفته است. سوخت‌های فسیلی نه تنها آلاینده هستند، بلکه محدود و متمرکزند. در مقابل، انرژی خورشیدی، بادی و زمین‌گرمایی، منابعی هستند که به صورت غیرمتمرکز در سراسر جهان توزیع شده‌اند و مقیاس‌پذیری تقریباً نامحدودی دارند.

غول‌های فناوری مانند گوگل و مایکروسافت این را فهمیده‌اند و متعهد شده‌اند که تا سال ۲۰۳۰، تمام انرژی خود را از منابع پاک تأمین کنند. آن‌ها می‌دانند که آینده هوش مصنوعی به «انرژی پاک» گره خورده است. این نمودار تعاملی نشان می‌دهد که ترکیب انرژی جهانی امروز (که به شدت به سوخت‌های فسیلی وابسته است) چقدر باید تغییر کند تا به یک آینده پایدار (هدف ۲۰۴۰) برسیم.

نمودار ۳: مقایسه ترکیب انرژی جهانی

۵. تمرکز: پتانسیل طلایی ایران در انرژی خورشیدی

در میان این چالش جهانی، ایران در موقعیتی منحصربه‌فرد، پر از تضاد و فرصت، قرار دارد. ایران از یک سو با ناترازی شدید تولید و مصرف برق، خاموشی‌های تابستانی و اتکای سنگین به نیروگاه‌های حرارتی فرسوده مواجه است و از سوی دیگر، به معنای واقعی کلمه، بر روی اقیانوسی از انرژی پاک خورشیدی نشسته است.

با بیش از ۳۰۰ روز آفتابی در سال (در بیش از دو سوم مساحت کشور) و گستره وسیع بیابانی، ایران یکی از بالاترین پتانسیل‌های تولید انرژی خورشیدی در جهان را داراست. این یک مزیت استراتژیک است که می‌تواند نه تنها بحران داخلی برق را حل کند، بلکه ایران را به یک صادرکننده بزرگ انرژی پاک و مرکزی برای دیتاسنترهای سبز (Green Datacenters) تبدیل کند.

موقعیت استراتژیک ایران

پتانسیل بالای تابش خورشیدی (Solar Irradiance) در ایران، به خصوص در مناطقی مانند کرمان، یزد و فارس، تولید برق از پنل‌های خورشیدی را بسیار کارآمدتر از کشورهایی مانند آلمان (که پیشرو فعلی در این صنعت است) می‌کند. نمودار نشان می‌دهد که پتانسیل ما چقدر از رقبای اروپایی بیشتر است.

از چالش تا فرصت

سرمایه‌گذاری بر روی این پتانسیل می‌تواند ایران را از واردکننده بنزین و مازوت‌سوز در زمستان، به یک قطب انرژی پایدار برای آینده دیجیتال، از جمله تأمین انرژی مورد نیاز هوش مصنوعی، تبدیل کند.

چالش‌های پیش رو و پتانسیل‌های خاص

چالش‌های فعلی ایران
  • سهم ناچیز: با وجود پتانسیل عظیم، در حال حاضر کمتر از ۱٪ از تولید برق ایران از منابع تجدیدپذیر (خورشیدی و بادی) است.
  • چالش سرمایه‌گذاری: موانع اقتصادی، تحریم‌ها و عدم جذابیت تعرفه‌های خرید تضمینی برق، سرمایه‌گذاری در این بخش را دشوار کرده است.
  • فرسودگی شبکه: حتی در صورت تولید، شبکه انتقال برق کشور برای جابجایی حجم بالای انرژی‌های نو آماده نیست.
  • اولویت سوخت فسیلی: یارانه‌های سنگین به سوخت‌های فسیلی، انرژی پاک را در رقابت، گران‌تر جلوه می‌دهد.
فرصت‌های استراتژیک
  • تأمین انرژی صنایع: بجای خاموشی صنایع در تابستان، می‌توان از انرژی خورشیدی برای تأمین برق شهرک‌های صنعتی استفاده کرد.
  • تبدیل شدن به هاب AI: دیتاسنترها به دو چیز نیاز دارند: برق ارزان و هوای خنک. برق خورشیدی ارزان و پایدار می‌تواند ایران را به مکانی جذاب برای دیتاسنترها تبدیل کند (حتی اگر چالش خنک‌سازی وجود داشته باشد).
  • صادرات برق: موقعیت جغرافیایی ایران امکان صادرات برق پاک به همسایگانی مانند عراق، افغانستان و پاکستان را فراهم می‌کند.

نمودار ۴: مقایسه پتانسیل تابش خورشیدی (kWh/m²/سال)

نتیجه‌گیری: آینده‌ای که باید ساخت

بحران برق جهانی، که با ظهور هوش مصنوعی تشدید شده، یک هشدار جدی است. اما در دل هر بحران، فرصتی نهفته است. برای ایران و جهان، این فرصت، پذیرش قاطعانه انرژی‌های تجدیدپذیر، به ویژه خورشید است. این دیگر یک انتخاب لوکس یا یک ژست زیست‌محیطی نیست، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای بقای اقتصادی و پیشرفت در قرن بیست و یکم است. گذار آغاز شده است؛ سوال این است که آیا ما آن را فعالانه رهبری خواهیم کرد یا منفعلانه دنباله‌روی بحران خواهیم بود.

LinkedIn
Telegram
WhatsApp
Email